شنگ

عشق شنگ بی قرار بی سکون_چون درآرد کل تن را در جنون...

شنگ

عشق شنگ بی قرار بی سکون_چون درآرد کل تن را در جنون...

آخرین مطالب
  • ۳۱ خرداد ۹۸ ، ۰۲:۰۴ امید

۱۲ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

یک وقتی میرسد که خنده تان می آید.خیلی زیاد!

همه چیز خنده دار به نظر میرسد.تاکید میکنم همه چیز!

بعد از 17سال و 7ماه و 26روز زندگی،به این نتیجه میرسید که باید هوی متال گوش کنید.

باید سریعا یک هوی متال پیدا کنید و هندزفری را بچپانید در گوشتان و صدا را تا آخرین حد بالا ببرید.

بعد تکیه بدهید به صندلی،زل بزنید به هرنقطه ای که خواستید،و سعی کنید بعضی وقت ها فقط صدای خواننده،بعضی وقت ها فقط موسیقی،و گاهی هر دو را باهم گوش کنید.                                   

و درامر هی بکوبد به سنج و هی بخندید.هی محکم تر بکوبد،هی بلندتر بخندید.هی بلند تر فریاد بزنند هی حالتان بهتر شود.هی صداها زیرتر شوند هی بیشتر احساس آرامش کنید.     

بند نیاید لبخندتان...             

یک وقت میرسد که باید بدوید سمت حمام،بایستید زیر دوش،شیر آب سرد را تا ته باز کنید،و از جایتان تکان نخورید.                             


             

یک وقت میرسد دیگر...:-D

همیشه بهار
۳۱ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۴۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

2+4=24

2+4=6

2+4=4

کاپیتان

شش معروف!

نمادی که دااشتید

وقتی داشتم بالا پایین میپریدم و "یس یس یس" میکردم،بهم گفتن بهت نمیاد فوتبالی باشی!

بهم میاد یا نمیاد،به همین شدت پرسپولیسی ام:)

و خوشحالم!خیلی خیلی خوشحالم!

و بسی راضیم از تصمیمم مبنی بر دیدن دربی!

الان هم 6 مال ماست هم 4،هم صدر جدول هم پرگل ترین بازی nسال اخیر!

یسسس یسسس یسسس:-D:-D

همیشه بهار
۳۱ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یک روز بارونی اینطوری لطفا!

بریم خانه ی لاک!یک مشت لاک رنگی رنگی و اینها بخریم و هی بخندیم به همه چی!

سرم درد نکنه بخاطر درس و اینها،که بتونم کلاه نپوشم راه بریم زیر بارون!

شلوغ باشن خیابونا.ملت هم خوشحال.

یک شب مثل امشب دقیقا.

آزاد شده باشیم.

که بی هیچ محدودیتی راجب هر موضوعی که خواستیم حرف بزنیم و هی عکس و کپشن نشانم بدهی و بخندیم هی.

یک بار با نگار باشد لطفا یک بار هم با سارا.

یک وقتی هم بریم پیکسل و کتاب و اینها بخریم.

کنسرت چارتار هم برویم حتما!

باشد؟!

همیشه بهار
۲۷ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

حوزه ی مرحله2 مدرسه بود و وقتی تموم شد،مدیرمون و یک سری آدم دیگه به صورت نیم دایره ای وایساده بودن که چیشد و چیکار کردی و موفق باشی دخترم و اینها،بی توجه به همه چی وقتی بلند شدم داد زدم: فاااائزه!تموم شددد!و بغلش کردم.



نمیدونم حوزه ی کنکور کجاست و صندلی پشت سریم کیه و کیا قراره نیم دایره ای با لبخند ژکوند وایسن بگن موفق باشی،ولی کاملا مصممم وقتی از جام بلند شدم هوااار بزنم تموممم شد و نزدیکترین آدم موجودو تنگ بفشارم در آغوش!*


*گردآفرید شگرف

همیشه بهار
۲۷ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

این،یه نمودار سینوسی نیست،هرچقدرم که میخوای دوره تناوبشو کم کن.

این یه نموداریه که دقیقا همون جایی که جهت تقعر اکسترممش رو به بالاست،رو به پایینم هست.همونجا نقطه ی عطفم هست.

خیلی پیچیده و گیج کننده.

دل نمای جبری شاید!                                                                                                                                                           

مثل یه خواب میمونه.مثل خواب اینکه سرکلاس المپیاد باشی و ندونی چرا اونجایی ولی بدونی مرحله2 نداری.یهو بلند شی سروصدا کنی که چرا اینجام؟؟

یکیم هی بگه اشکال نداره اگه اینجا باشی.و این گیج ترت کنه هی.

و تو اون برزخ بپری از خواب.


درست لحظه ای که همه چی روشنه یه چیز سیاه از اون ته وجودم فریاد میزنه که میرسی؟!

همون لحظه ای که همه چی سیاهه یکی از ته وجودم یه لبخند درخشان میزنه میگه هی!ببین چی پیدا کردم اینجا!        

   دلخوشم من همین لبخندهای درخشان تو را!                     


همه ی خوبیش اینه که:درست همینقدری وقت مونده که مونده.

و بهتر از اون،عصر 24تیر که بشه،همه چی تموم     شده.همه چی.و میتونم بدون تاریخ ادبیات برم تو رختخواب و بدون پروژه ی ریاضی بیدار شم.


#دل خوش گرمای کسی نیستم،آمده ام تا تو بسوزانیم...

همیشه بهار
۲۷ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

مثل یه کابوس میمونه ادامه دادن بدون امید.

خودتو غرق کرده باشی تو یه آبی تیره احساس خفگی کرده باشی و هی نزاشته باشن بیای بالا نفس بکشی.حالا نفس نفس زنان با موهای خیس نشستی بالای سر حوض و چشمات سرد و متوحش به هیچ جا خیره شدن.شرایط با قبل از غرق شدنت فرق داره و هی همه از همه طرف فریاد میزنن پاشو بدو.وقت نداری.

و تو بترسی از یه نرسیدن دیگه.

بخوای سرتو بزاری همونجا لبه ی حوض و هزارسال بخوابی...

همیشه بهار
۲۷ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یکی از لذتهای دنیا،علاوه براینکه وسط تست فیزیک مثلا،پاشی یکی از کتاب داستاناتو برداری ولو شی رو تخت بعد یه داستان نخونده اون وسطا پیدا کنی،اینه که نصف شب،له و لورده ته ته اتاقت اینترنت هی قطع شه هی وصل شه،سیگنالش ضعیف باشه و یه صفحه شعر جلوت باز باشه که نتونی بزنی ادامه ی مطلب و تا ته بخونیشون!بعد هی ته دلت بگی کاش حداقل این یکی باز شه!بعد به خودت قول بدی در ادامه اگه دختر خوبی بودی،فردا یه وقتی شعرا رو تا ته میخونی واسه خودت!

همیشه بهار
۲۷ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خواب بودم،جدا از اینکه اصلا نمیدونم چرا انقد خوابیدم،دو تا خواب ناخوب دیدم.

اولیش قابل تعریف کردن نیست ولی وقتی بیدار شدم خییلی خوشحال شدم که خواب بوده.

بعد دوباره خوابیدم و دوباره خواب دیدم.

گفتن کلاس المپیاده و من نمیدونم چرا حس کردم حالا که کلاس المپیاده حتما به من ربط داره.بعد بلند شدم رفتم کلاس.با پسر ژله ای!همینجوری معلمه سوال میگفت حل میکردیم که الان میبینم این که اون معلمه سوال بگه حل کنیم هم عجیبه خودش!بعد من یادم رفته بود.یجا یه سوالیو پسر ژله ای زودتر حل کرد.بعد من نفهیدم.بعد یهو بلند شدم.خیلی آشفته و اینا.گفتم منم وقتی قرار بود مرحله2 بدم اینو به همین سرعت حل میکردم.اصلا اینو قبلا حل کرده بودم[حل کرده بودم واقعا.]

بعد گفتم من پیش دانشگاهیم،اینجا چیکار میکنم اصلا؟؟و یاد کارام افتادم.که اتفاقا مشترک بود با ادامه ی کارایی که قبل از خواب درحال انجامشون بودم.معلمه مثل واکنش همیشگیش گفت چه اشکال داره که اینجا باشی و فلان،خلاصه وایساده بودم و درحالی که حرفای معلمه گیج ترم میکرد خیلی گیج و مضطرب به این فکر میکردم که چی باعث شد تو این چند ساعت حس کنم پیش دانشگاهی نیستم؟

همیشه بهار
۲۷ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

1_12:11 شب هست.خستمه.سرم درد میکرد.چشمم هم.20صفحه فیزیک مونده،25تا تست شیمی و مقدار زیادی عمومی!

2_به نسبه در دلم آشوبه.

3_میخوام احوالات این چند روزو وارد کنم اینجا.چیزی شبیه پاکنویس!از روز آخر به اول.

همیشه بهار
۲۷ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

همانا از مزیت های  امسال به  هرسال،عدم وجود تفاوت فاحش بین سیزده بدر و بقیه ی روزهاست!همچنین معافیت از حضور 7صبحی سر کلاس فردای سیزده بدر و اینها!

این است که به گفته ی برخی مورخان،سال کنکور بهترین سال زندگی است!![:|]

همیشه بهار
۱۲ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر