مامان فکر میکنه همهی معلما خوشبختن چون معلمن
من درکش میکنم، چون فکر میکنم همهی مدالدارای المپیاد خوشبختن چون مدالِ المپیاد دارن.
طلاها خوشبختتر.
طلاهای شریفی.
من فکر میکنم المپیادیایی که شریف فیزیک میخونن خوشبختن. چون المپیادیهایی هستن که شریف فیزیک میخونن.
من مدالدار نشدم.
شریفم نشد.
برگشتن به المپیاد غیرممکن بود چون نه اول بودم نه دوم نه سوم.
دوباره موندن واسه فیزیک ِ شریف غیرممکنتر حتی.
هیچی نمیگفت که زنده ازش بیرون میومدم. هیچی نبود آروم و قوی نگهم داره واسه یکسال. باید چیزی میداشتم که نداشتم. خریدنی هم نبود. هیچجا نبود.
نه مدالدار بودم که درس بدم و با انگیزهی مالیش فیزیک بخونم، نه فیزیک خوندنم میتونست تو شریف اتفاق بیفته.
پس بومب
۴سال ترکید. ۴سال من.
نه ۴سال از وقتم یا هرچی، ۴سال رویا از ۱۷ کم شد.
بعد همهچی عوض شد.
فکر کردم که صلاح اینه، و من کامپیوتر خوندم در شیراز.
و فکر کردم که خدافظ فیزیک. ( نمیدونم چطور)
بعد نشد.
از اینور و اونور پیغام میفرستاد. و من براش دست تکون میدادم.
بعد تو بهم گفتی اصن کدنویسی دوست دارم؟ گفتم چرا؟ مگه معلوم نیست؟ گفتی نه.
بعد ستارهها آرومم میکردن.
پروفایلام آسمون بود.
بعد توی کارگاهها ادبیات و علوم پایه انتخاب کردم
و بعد از خودم پرسیدم چرا مهندسیو نگاه هم نکردم؟
بعد یه عکس اذیتم کرد. که بیا برو با پولی که از کاری که دوست نداری وقتیو بخر که توش چیزی که ازش متنفر بودیو انجام دادی.
نمیدونم چی میشه، ولی فکر میکنم مامان تا آخر ِ عمرش فکر میکنه معلما خوشبختن چون معلمن و شاید من فکر کنم طلاهای المپیاد و شریفیا خوشبختن چون طلای المپیاد و شریفین.
من نه اول بودم نه دوم نه سوم.
نه چیزی داشتم واسه چنگ زدن و زنده موندن.
فهمیدنِ چی تو این دوجمله سخته واسه گذشتن و رد شدن؟
امروز خوشحالتر بودم.
چرا؟ سیمپلی.
چون از ۱۱ تا ۷ حس کردم آیم دویینگ سامتینگ.
و حسودی نکردم.
و با آدما حرف زدم دیدم خیلیم آسونه.
الان،
نمیدونم، شاید فکر میکنم شاید یه وقت پشیمون شم. ولی نمیشم.
مون میگه کامپیوتر قشنگه ولی فیزیک یهچیز دیگهست.
من میگم کامپیوتر قشنگه. فیزیکم قشنگ بود.
ذهنم میگه چرا یو آر نات عه کامپیوتر گیک، من میگم خودت بودی دیدی. میگم نمیدونم. میگم شاید یهروز شدم. میگم مون میگه باهوشم. خیلی. میگم امروزو نگاه کن. با آدما حرف زدی و اسم کپی کردی و لیست چک کردی و به سوالای بات جواب دادی. سخت نبودن ولی یو فیل بتر.
من میگم نمیدونم کی، ولی رد شو
امید ِ هیچ معجزی ز مرده نیست، زنده باش.
رونده باش.