شنگ

عشق شنگ بی قرار بی سکون_چون درآرد کل تن را در جنون...

شنگ

عشق شنگ بی قرار بی سکون_چون درآرد کل تن را در جنون...

آخرین مطالب
  • ۳۱ خرداد ۹۸ ، ۰۲:۰۴ امید

بهمن،کاش من از تو هیچ نمیخواستم

يكشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۲۹ ب.ظ
تو یه روز بهمنی که 29بهمن نبود ولی 25بهمن بود اتفاق افتاد.وقتی که از همه ی متعلقاتت فقط یه آهنگ همرام بود و یه حس خفگی لعنتی که سرفه کردم که نشه اشک و یه مکعب کادو پیچ به نسبه مسخره که معاونمون بهم داد.
تا بهمن برای چندمبن بار بهم بفهمونه هیچم نامربوط ترین ماه سال نیست.
همون روزی که از صبحش گند زده بودم راهتو.از اول هفتش حتی.
وقتی ذهنم برداشته همه چیو جمع کرده ریخته تو یه صندوقچه با یه حالت پوکر فیسی
اوپس...در نهایت پلاکو اشتباه وارد کردم.[همین الان مامان دید.گفت 72؟گفتم 72؟؟]
هاه.پس شد آنچه شد!
داشتم میگفتم.با یه حالت پوکر فیسی نشسته رو صندوقچه و پوزخندم میزنه گاهی.
منم وایسادم جلوش سعی کردم یه چیزی بگم که اعصابش خرد شه،عذاب وجدانی چیزی بگیره.ولی همه ی حرفا تو اون صندوقچه است.
پوکر فیس نگام میکنه میگه که چی؟؟میگه میخوای چیکارشون کنی؟میگه چی عایدت میشه از پخش شدن این همه حال بد تو همه ی وجودت؟بعدم روشو برمیگردونه.
منم انگار با راحتی سبز تیرم با دستای آویزون و موهای ژولیده وایسادم جلوش.
در نهایت انقد از جاش بلند نشد بره کاراشو انجام بده،انقد به پافشاری مسخره ش با عنوان "که چی" ادامه داد که اون یارو کافینتیه تو استخراج اطلاعات شخصیم خیییلی سریع تر از من جلو رفت و به جای پلاک خونه که سال تولد داداشمه،پلاک خونه ی روبرویی رو گفتم.

عنوان:تهران من از تو هیچ نمیخواهم...محمدرضا حاج رستم بگلو
(شعر موردعلاقمم نیست.صرفا جهت یادآوری.)
۹۴/۱۱/۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
همیشه بهار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی