شنگ

عشق شنگ بی قرار بی سکون_چون درآرد کل تن را در جنون...

شنگ

عشق شنگ بی قرار بی سکون_چون درآرد کل تن را در جنون...

آخرین مطالب
  • ۳۱ خرداد ۹۸ ، ۰۲:۰۴ امید

دختر این قصه

جمعه, ۲۵ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۴۰ ب.ظ

قضیه اینه که:من زیادی خوشبینم؟!

اصن نمیدونم که راجبش باید با کی حرف بزنم یا تو چه آینه ای خودمو نگاه کنه.

قضیه اینه که درست همون لحظه ای که فکر میکنم پیدا شدم و اوری تینگ ایز اکی یا ایز گویینگ تو گت بتر،دوباره گم میشم.

قضیه اینه که هرکسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش

کاملا واضحه که دور ماندم از اصل خویش ولی اصلا نمیدونم روزگار وصلو از کجا باید جستجو کنم.

درست همون لحظه ای که داشتم با خودم میگفتم که حالا خیلیم دختر بدی نیستی و فکر کنم راضی باشم ازت،حس چقد همه چی مزخرفه دست داد بهم.

آدمی که گم شده،باید هی سر همه ی راه ها سرک بکشه یا اینکه اون راهی که تا الان(تا الان که نه،تا چند ماه قبل از الان) بر اون بوده رو ادامه بده به امید اینکه همون درسته؟یا به این امید که حالا یه روز وقت سرک کشیدن به همه ی راها و فکر کردن بهشونو پیدا کنه و بعدش اونقد آدم باشه که دامن از کف نده و اونقد بصیرت داشته باشه که درست رو تشخیص بده و اونقد اراده داشته باشه که ادامش بده...

دختر قصه ی ما گم شده.کاملا.مدام حالت تهوع داره.

دختر قصه ی ما دلش نمیخواد با هیچکس راجب گم شدنش حرف بزنه.شایدم دلش میخواد ولی نمیدونه با کی.

دخترک اصلا نمیدونه خط کشش چیه.اصلا نمیدونه خوب بوده یا نه.اصلا نمیدونه عملکرد این سالاشو به کجا باید ارائه بده تا اونا بهش نمره بدن.ضمن اینکه نمیدونم چقد قویه که اگه بهش بگن گند زدی عزیزم گند زدی،میتونه اینو بفهمه و خودشو جمع کنه یا نه.

گفتم که،اصلا نمیدونه تو کدوم آینه باید نگاه کنه...

۹۴/۱۰/۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰
همیشه بهار

نظرات  (۱)

من نمیدونم باید نظر بدم یا نه
شاید نظر بقیه رو لازم نداشته باشی و فقط باید خودت فکر کنی؛ چون هیچکس تو نیست!
ولی فقط لازم دیدم این نکته رو بگم که از کجا میدونی هرچه به نظر خودت داری از اصلت دورتر میشی،‌ در حال نزدیک شدن به اصلت نباشی؟ مگه اصل آدم یه چیز ثابتیه؟ مگه ما با گذشت زمان تغییر نمیکنیم و به آدم جدیدی تبدیل نمیشیم؟ چرا باید اصلمون ثابت بمونه ؟!

پاسخ:
منظورم از دور شدن از اصل شاید این نبود که اصل یه چیز ثابتیه(یعنی اینکه یه چیز باشه و فقط همون یه چیز باشه).اصل اگه اون باشه که ازش جدا شدم،یا اینی باشه که دارم به سمتش میرم،یا هر چیز دیگه ای،نمیدونم چی واسم اصله.و سوال منم همینه که کجا دارم بهش نزدیک میشم.
خب اصل اصله!مثل اصول ریاضی!دوست دارم ثابت باشه.حداقل چارچوب کلیش ثابت باشه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی