یه چیزی میدونه حتما!
شنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۳۷ ق.ظ
قاسم اومده میگه فرداشب بیکاری ببرمت تئاتر؟
میگم نه.
طوری باتعجب و یه ته خشمی نگام میکنه که انگار گفته باشم فرداشب میخوام برم عقد کنان پسر بقال سرکوچه!
بعد برای تلطیف محیط میگم کلاس ندارم ولی بیکار نیستم.
خیلی مقتدارنه میگه حرف تو مهم نیست.فردا شب میریم تئاتر!
۹۴/۰۹/۲۸