شنگ

عشق شنگ بی قرار بی سکون_چون درآرد کل تن را در جنون...

شنگ

عشق شنگ بی قرار بی سکون_چون درآرد کل تن را در جنون...

آخرین مطالب
  • ۳۱ خرداد ۹۸ ، ۰۲:۰۴ امید

قانون منفی یک!:))

سه شنبه, ۹ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۱ ب.ظ

یک شبی از آن شب های تهران بودنمان،با چراغ خاموش تا ساعت2 شب با فائزه بحث و گفتگو داشتیم![ما 7صبح تا 7شب نشسته بودیم سرکلاس المپیاد_با آن بار علمی!و فکری_و فردای آن روز هم باید حوالی ساعت6 در آشپزخانه ی هتل حاضری میزدیم!میخواهم بگویم از هیچ دو نفری غیر از ما برنمی آمد تا آن ساعت دراز کشیده با چراغ خاموش تبادل نظر کنند،آن هم درباره ی "آن" موضوعات...!]       

قسمتی از گفتگو اختصاص داشت به کد مورس!و در قسمتی هم من داشتم میپرسیدم که چگونه اطلاعات رو از کامپیوتر پاک میکنن.این اطلاعات کجا میره.در واقع واقعا خب کامپیوتر اونا رو کجا میریزه؟نمیشه نابود بشن که!همونطوری که آدم ها هم نمیتونن چیزها رو فراموش کنند.احتمالا دیدید کسایی رو که با حسرت میگن کاش میشد فلان اتفاق یا خاطره رو فراموش کنم.

حال این ها را گفتم که چه؟امروز داشتم یه شبه سخنرانی نگاه میکردم با نام:"آیا جهان ما یک هولوگرام است؟"در واقع دانشمندی که اسمش را نمیدانم داشت با استفاده از اسلایدهای یک پاورپوینت،یک نظریه ی پیچیده را به زبانی ساده توضیح میداد.

خب من نمیخواهم آن چیزها را که خودم "فکر میکنم" یک چیزهاییش را فهمیدم توضیح بدم!

آنچه میخواهم بگویم این است:دانشمند عزیز داشت میگفت یک قانون هایی در فیزیک هستند که بسیار بنیادی اند.بر این اساس به قانون ترمودینامیک قانون صفرم و به قانون نیوتن قانون یکم میگویند.حال اگر یک قانون داشته باشیم که از این ها هم بنیادی تر باشد میشود چه قانونی؟قانون منفی یک!و قانون منفی یک چه میگوید؟میگوید که اطلاعات به هیچ وجه از بین نمیروند!

حال کردی؟؟:دی:-D:-D

وقتی اطلاعات را از کامپیوتر پاک میکنیم چه میشود؟اطلاعات در فضا پخش میشوند یا گرما تولید میکنند یا همچین چیزهایی(گفته هایم دقیق نیست.)


نکته ی دیگر این بود که اگر مثلا یک جمله داشته باشیم که:"جیمی سرما خورده است." این جمله یک خبری را به ما میدهد.برای فیزیکدانان اطلاعات مهم است.معنی جمله مهم نیست،یا مثلا اینکه فیزیکدان فارسی بلد باشد تا جمله را بفهمد.اطلاعات این جمله میتواند با استفاده از روش مورس کدگذاری شود.و این آن چیزی است که به درد فیزیکدانان میخورد.یا همان چیزی که دوست دارند.(باز هم گفته هایم کاملا دقیق نیست!)


خب...!میخواستم کمی خوشحالی کنم که بحث های آن شب ما آنقدر پربار بوده!آن شب ما کلی خودمان را دعوا کردیم  که وقتی همه در حال درس خواندن یا استراحت اند این بیدار ماندن و حرف ها آخر برای چیست و فردایش هم به کار شب قبلمان خندیدیم!

شب پرباری بوده...!;-)

۹۴/۰۴/۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
همیشه بهار

نظرات  (۴)

سلام مطالب وبلاگتو خوندم . وبلاگ جالبی داری . به منم سری بزن نظرتو بده

ادرس سایتم : http://www.parska.ir

دوست عزبز بلاگ خوبی دارین موفق باشید.

مسعود رضایی

پاسخ:
مرسی:)
۰۹ تیر ۹۴ ، ۲۳:۵۶ کسی که از دهانش در و گوهر میبارد(فائزه)
عاقااا ما خیلیییی خفنیم:)))) yeeeaaah
تازه یه چیز دیگه هم یه بار داشتم فک میکردم، این مقاله ی عشق یزدان رو که خوندم، یاد اون افتادم ک میگفتیم خندیدن در اثر تکامله:))))
بیا همیشه بحث کنیم افق های نو را برای دانشمندان روشن نماییم.
اون کامپیوتره رو هم همونجا تو مستنده گفت یا خودت حدس میزنی؟
پاسخ:
واای آاااره!:))))))
خودش گفت کامپیوتر و اینا رو!
میخواستم تو متن اشاره کنم که من قصدم از نوشتن این متن اینه که بگم خفنیم دیدم ریا میشه!:دی
باحال اینه که نمیدونم چی شد که بحث کشید به کد مورس،و اینم توی حرفاش هم اطلاعاتو گفت هم مورس رو!دقیقا مطالب یک شب از بحث ما!یعنی ذهن به طور پیش فرض دانشمند گونه!yeeaaah!

به قول خودت yeaaahh :دی
و به قول فائزه شما خیلی خفنین :))) 
پاسخ:
yeeaah!
حالا کو تا ما خفن بشیم...!;-):-D

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی